در میان شاخصهای اقتصاد کلان، تولید ناخالص داخلی از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا نه تنها بهعنوان مهمترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیلها و ارزیابیها مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه بسیاری از دیگر اقلام کلان اقتصاد محصولات جنبی محاسبه و برآورد آن محسوب میگردند.
تولید ناخالص داخلی چیست ؟
تولید ناخالص داخلی، Gross Domestic Product یا GDP، به معنی تمام پول یا ارزش بازار یک کشور است که شامل همهی کالاها و خدمات تمام شده در محدودهی مرزهای یک کشور در بازهی زمانی مشخص است. این شاخص به عنوان یک ارزیابی کلی تولیدات داخلی، میتواند تابلویی باشد که سلامت اقتصادی کشورها را در یک نگاه نشان دهد. اگرچه GDP بیشتر سالانه محاسبه میشود، میتوان آن را فصلی نیز محاسبه کرد. در این مقاله از درگاه پرداخت پیپینگ به این سوال به طور کامل پاسخ میدهیم که تولید ناخالص داخلی چیست و چگونه محاسبه میشود
تولید ناخالص ملی (GNP)
مقایسه تولید ناخالص داخلی (GDP)، تولید ناخالص ملی (GNP) و درآمد ناخالص ملی (GNI)
انواع تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی اسمی (Nominal GDP) :
تولید ناخالص داخلی اسمی با استفاده از قیمتهای فعلی در بازار محاسبه میشود. کلمهی داخلی به این معنی است که معیار سنجش مرزهای جغرافیایی است. تولیدات و کالاهایی شمرده میشوند که در داخل مرزهای آن کشور تولید شدهاند، فارغ از ملیت سازندهی آنها. برای مثال تولیدات یک شرکت که مالک آن آلمانی است اما شرکت در آمریکا قرار دارد، جزو GDP آمریکا به شمار میرود. برای محاسبهی تولید ناخالص داخلی از این فرمول استفاده میشود: هزینهی مصارف شخصی + سرمایهگذاری + مخارج دولت + (صادرات منهای واردات)
تولید ناخالص داخلی حقیقی (Real GDP):
تولید ناخالص داخلی حقیقی از مقدار اسمی آن کمتر است. در سال ۲۰۱۵، این مقدار در آمریکا برابر با حدود ۱۶ تریلیون دلار بود که ادارهی تحلیل آمارهای اقتصادی آمریکا آن را بر اساس سال ۲۰۰۹ به عنوان سال پایه محاسبه نموده است. در تولید ناخالص داخلی حقیقی تورم هم نقش دارد و با میزان تورم بالا و پایین میشود. در Real GDP ارزش و تعداد کالاها و خدمات یک اقتصاد در یک سال هم محاسبه میشود.
جی دی پی حقیقی به ما امکان بررسی این موضوع را میدهد که بیبنیم تغییر تولید ناخالص داخلی به علت افزایش ارزش تولیدات است یا ناشی از افزایش قیمتها. برای محاسبه رشد تولید ناخالص داخلی از جی دی پی حقیقی بکار میرود. اگر بخواهیم رشد GDP را بین دو دوره زمانی مقایسه کنیم، در صورت داشتن تورم، GDP اسمی ممکن است رشد اقتصادی را بیشتر از مقدار واقعی آن نمایش دهد. اقتصاددانان از قیمتهای سال پایه به عنوان نقطه مرجعی برای مقایسه تولید ناخالص داخلی در دو دوره بهره میگیرند. جی دی پی حقیقی را میتوان به صورت زیر از GDP اسمی بدست آورد:
تعدیل کننده قیمتی / جی دی پی اسمی = جی دی پی حقیقی
تاریخچه تولید ناخالص داخلی
اولین بار سایمون کوزنتس (Simon Kuznets)، از اقتصاددانهای اداره ملی تحقیقات اقتصادی، در سال ۱۹۳۷ این شاخص را بهعنوان پاسخ کنگره آمریکا برای رکود بزرگ ارائه کرد. در آن زمان، سیستم اصلی اندازهگیری بر پایه تولید ناخالص ملی بود. پس از کنفرانس برتون وودز در سال ۱۹۴۴، GDP بهعنوان شاخص استاندارد برای برآورد وضعیت اقتصاد در کشورهای مختلف پذیرفته شد. نکته جالب اینجاست که ایالات متحده تا سال ۱۹۹۱ برای تعیین میزان رفاه اقتصادی از تولید ناخالص ملی استفاده میکرد و پس از آن بود که بهسمت GDP رفت.
تولید ناخالص داخلی ایران در سال 98
اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۸، برای دومین سال پیاپی در رکود ماند. مرکز آمار عمق این رکود را در سال گذشته معادل منفی ۷ درصد اعلام کرده است. رشد اقتصادی در بخش غیرنفتی نیز به منفی ۶/ ۰ رسیده است؛ درحالیکه پیشتر برخی دولتمردان پیشبینی میکردند که بخش غیرنفتی در سال ۹۸ از رکود خارج شود؛ اما فصل چهارم، برخلاف آن پیشبینیها پیش رفت. رشد بخش غیرنفتی که در فصل سوم سال گذشته مثبت ۶/ ۱ درصد شده بود، در فصل چهارم به منفی ۵/ ۲ درصد رسید تا حجم اقتصاد غیرنفتی ایران منقبض شود. احتمالات گوناگونی برای برهم زدن پیشبینیها در فصل زمستان مطرح است؛ افت قدرت خرید و کاهش قدرت بخش خصوصی و فشار بودجهای بر دولت، یک عامل توضیحدهنده است. هزینه مصرف نهایی خصوصی در سال گذشته رشد منفی ۴/ ۵ درصدی را ثبت کرده است. نااطمینانیهای ایجادشده در پاییز پارسال میتواند اثر خود را در زمستان گذاشته باشد. کما اینکه رشد سرمایهگذاری که در فصل سوم رشد صفر درصدی را ثبت کرده بود، در فصل آخر سال به منفی ۶/ ۳ درصد رسید. عامل سوم توضیحدهنده، شیوع کرونا در ایران و جهان و اثر آن بر بخش تجارت و خدمات اقتصاد ایران بوده است. اغلب زیربخشهای خدمات در زمستان گذشته، رشد منفی را پشتسر گذاشتند.
جمع بندی :
پاول ساموئلسون (Paul Samuelson) و ویلیام نوردهاوس (William Nordhaus) در کتاب مشهورشان با نام «اقتصادها»، تولید ناخالص داخلی را به یک ماهواره تشبیه میکنند که از فضا به زمین نگاه میکند و میتوان با استفاده از آن وضعیت آبوهوا را در منطقهای به وسعت یک قاره پیشبینی کرد.
شاخصه GDP به سیاستگذاران و بانکهای مرکزی این امکان را میدهد که ببینند آیا اقتصاد در حال گسترش است یا نه؟ آیا باید رشد آن را کنترل کرد یا برای رشد به آن کمک کرد؟ از این شاخص میتوان برای پیشبینی رکود یا تورم نیز استفاده کرد. باید به یاد داشت که مانند بسیاری از معیارها، تولید ناخالص داخلی نیز کامل نیست. طی سالهای اخیر، دولتها با ایجاد تغییرات در نحوه محاسبه این معیار، بهدنبال آن بودند تا نتایجی دقیقتر و قابل اتکاتر به دست بیاورند. عوامل تأثیرگذار بر محاسبه آن نیز تغییر کردهاند تا پابهپای فعالیتهای صنعتی و نسلهای جدید گام بردارند.