تعریف شخصیت
لغت شخصیت (personality) از ریشه لاتین (persona) که به معنی “نقاب و ماسک” است گرفته شده است. ریشه لاتین این کلمه اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم به صورت خود می زدند. با گذشت زمان نیز معنای آن گسترده تر شده است و به نقشی که بازیگر یک فیلم به ایفای آن میپردازد گفته میشود. اما در مجموع :
شخصیت عبارت است از مجموعه ای از صفات و مکانیزم های روانشناختی در درون یک فرد که سازمان یافته و نسبتا پایدارند و تعامل ها و سازگاری های او را با محیط درون روانی،فیزیکی و اجتماعی اش تحت تاثیر قرار می دهند .

از عوامل موثر در شکلگیری شخصیت چیست؟
عوامل مؤثر بر شکل گیری شخصیت از دیرباز به دو دسته معروف «وراثتی» و «محیطی» (غیروراثتی) تقسیم شده اند. عوامل وراثتی عوامل تأثیرگذار پیشینی هستند و خود فرد و محیط پیرامون آن چندان نقشی در آنها ندارد و از طریق ژنها به فرد منتقل میگردند. «عوامل محیطی» عواملی هستند که ناشی از محیط پیرامونی فرد بوده و ژنها نقشی در آنها ندارد و عمدتا پس از تولد فرد را تحت تأثیر قرار میدهند.
عوامل غیروراثتی را میتوان به دو دسته کلی تقسیم نمود: عوامل بیرونی و عوامل درونی. «عوامل بیرونی» عواملی هستند که از بیرون بر وجود انسان تأثیر میگذارند؛ از قبیل خانواده و همسالان. عوامل درونی عواملی هستند که به درون انسان مربوط میشوند و بر او تأثیر میگذارند؛ از قبیل اراده، ناهوشیاری. همچنین باید توجه داشت که این مقاله درصدد استقصای همه عوامل تأثیرگذار نیست، بلکه برخی از مهمترین عوامل تأثیرگذار را، که در روانشناسی شخصیت بیشتر مورد توجه نظریه پردازان شخصیت واقع شده، مورد توصیف قرار میدهد.
عوامل وراثتی:
عوامل ژنتیکی: شواهد نیرومندی وجود دارد که برخی از صفات یا ابعاد شخصیت، ارثی هستند؛ مانند روانپریش، درونگرایی، روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، وظیفهشناسی، تهییجپذیری، مردمآمیزی
بنیه و مزاج: «بنیه» ویژگیهای جسمانی فرد است که بهطور کلی، شامل قد، وزن، تناسب بدنی، تمایز جنسی، خصوصیات چهره و… میباشد و منظور از «مزاج» میزان انرژِی و نحوه واکنش عاطفی اطلاق میشود که بر رویهم خصلت فرد را تشکیل میدهد. مزاج از همان کودکی، نمود ظاهری بنیه به شمار میآید.
عوامل غیروراثتی:
عوامل درونی:
اراده: یکی از عوامل درونی، که تأثیر انکارناپذیری بر شکل گیری شخصیت انسان دارد، «اراده» است. اراده از این نظر مهم و قابل توجه است که عاملی موازی با دو عامل وراثت و محیط به شمار می آید. به دیگر سخن، هرچند ممکن است داشته های وراثتی و عوامل محیطی در شدت و ضعف اراده مؤثر باشند، اما واقعیت اراده به عنوان یک عامل مهم و تعیین کننده در عرض عوامل محیطی و وراثتی قرار میگیرد و این بدان معناست که ممکن است فرد با تکیه بر قابلیت ها و توانمندی های خود، مسیری متمایز از آنچه داشته های وراثتی اش طلب میکنند و متمایز از آنچه محیط فرهنگی و اجتماعی پیرامونش اقتضا میکند، برگزیند و خود زندگی آینده خود را رقم زند و شخصیت خود را آنگونه که میخواهد، بسازد.
عوامل بیرونی:
خانواده مهمترین نقش را در شکل گیری شخصیت فرد دارد، خانواده به خصوص در پنج تا ۶ سالگی نقش پررنگی در شکل گیری شخصیت فرد دارد؛ آنها باید با فرزندان خود بهترین شکلِ رفتار را داشته باشند تا به آینده زندگی آنها کمک کنند، چراکه این شکل گیری در آینده بیشترین نقش را در زندگی فرد دارد و هر چه کودک از ابتدا در خانواده ای آرام و منطقی رشد کند، این آرامش در او میماند و در بزرگسالی کمتر با مشکل مواجه می شود. یعنی در مجموع ژنتیک تا حدی در شکل گیری شخصیت فرد موثر است، ژنتیک در برخی افراد ۵۰ درصد و در برخی ۴۰ درصد تاثیر دارد و به صورت ۱۰۰ درصدی در افراد موثر نیست؛ این درصد بندی در افراد قابل تغییر است و نمیتوان برای همه یک درصد مشخصی تعیین کرد؛ اگر والدینی فرزندی دارند که بدقلق و نافرمان است، میتوانند با رفتار درست خود و الگوی مناسب این رفتار را در او تغییر دهند و به آینده فرد کمک کنند. شواهد نیرومندی وجود دارد که برخی از صفات یا ابعاد شخصیت، ارثی هستند؛ مانند روانپریش، درونگرایی، روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، وظیفهشناسی، تهییجپذیری، مردمآمیزی.
برخی پژوهشگران به شواهدی اشاره میکنند که نشان میدهد نقش دوستانِ دوران کودکی و نوجوانی در شکلگیری شخصیت یک فرد بسیار بیشتر از والدین است. هر جمعِ دوستانهای برای خودش یک جامعهی کوچک فرهنگی است که هر چند از محیطِ خارج تاثیر میپذیرد، اما بسیاری از عناصر فرهنگی را در درون خود تولید میکند. همچنان که شخصی بزرگ میشود، از گروهی فارغالتحصیل شده و سپس در گروه جدیدی عضو میشود تا سرانجام به بزرگسالی میرسد. بیشترین دغدغه کودکان در تمام ردههای سنی این است که در جمع دوستانِ خود بتوانند وجهه و اعتبار کسب کنند. برآوردن خواستِ والدین در اولویت نیست. بسیاری از والدین نیز بخوبی آگاه هستند که تاثیر دوستان بر اخلاق و رفتار بچهها قویتر از تاثیر خودشان است.
شخصیت شناسی از روی دست خط
طبق تحقیقات National Pen Company افرادی که دست خط ریزی دارند اغلب دقیق، درسخوان و خجالتی هستند در حالیکه اشخاصی که درشت مینویسند بیشتر برونگرا و اجتماعی هستند یا سعی در جلب توجه دیگران دارند. افرادی که موقع نوشتن فشار بیشتری بر قلم خود میآورند اشخاصی جدی بوده و آنهایی که به طور معمول تمایل به همدلی داشته و در مقایسه با دیگران حساستر هستند فشار کمتری هنگام نوشتن بر روی قلم خود وارد میکنند. افرادی که نام و فامیلی خود را در امضای خود مینویسند یا از خطوط منحنی استفاده میکنند دارای انعطافپذیری بیشتری در مقایسه با اشخاصی که خطوط شکسته را به کار میبرند، هستند.